Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
probationary
U
وابسته به دوره کاراموزی یاازمایشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
apprenticeship
U
دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
apprenticeships
U
دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
study for bar
U
دوره تعلیماتی و کاراموزی کانون وکلا را طی کردن درس حقوق خواندن
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
miocene
U
وابسته به دوره سوم
miocenic
U
وابسته به دوره سوم
preglacial
U
وابسته به پیش از دوره یخ
paleocene
U
وابسته به دوره پالیوسین
millenial
U
وابسته به دوره هزار ساله
sexantenary
U
وابسته به عد د06 یا دوره 06ساله
protogenetic
U
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenic
U
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
pre chellean
U
وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
preexilic
U
وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
postexilic
U
وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
paleolithic
U
وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
mesozoic
U
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic
U
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleozoic
U
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
premedical
U
دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
appernticeship
U
کاراموزی
apprenticeship
U
کاراموزی
apprenticeships
U
کاراموزی
training
U
کاراموزی
trains
U
کاراموزی کردن
train
U
کاراموزی کردن
trained
U
کاراموزی کردن
training
U
ورزش کاراموزی
preservice training
U
کاراموزی پیش از خدمت
he was engagedon probation
U
بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
probation
U
کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
edges
U
دوره
edge
U
دوره
cycle
U
دوره
period
U
دوره
cycles
U
دوره
term
U
دوره
compass
U
دوره
set
U
دوره
sets
U
دوره
setting up
U
دوره
cycled
U
دوره
contemporary
U
هم دوره
outlined
U
دوره
outline
U
دوره
careered
U
دوره
eras
U
دوره
era
U
دوره
careering
U
دوره
Ice Age
U
دوره یخ
course
U
: دوره
coursed
U
: دوره
courses
U
: دوره
periphery
U
دوره
peripheries
U
دوره
instar
U
دوره
outlines
U
دوره
outlining
U
دوره
border
U
دوره
bordered
U
دوره
bordering
U
دوره
sessions
U
دوره
pool
U
دوره
pooled
U
دوره
pools
U
دوره
phases
U
دوره
phased
U
دوره
phase
U
دوره
session
U
دوره
career
U
دوره
contemporaries
U
هم دوره
one's d.
U
دوره
perimeter
U
دوره
circuits
U
دوره
circuit
U
دوره
stadiums
U
دوره
stadium
U
دوره
careers
U
دوره
stadia
U
دوره
he has run his race
U
دوره
periodicity
U
دوره
to have ones fling
U
دوره
perimeters
U
دوره
rhythm
U
دوره
rhythms
U
دوره
rims
U
دوره
rim
U
دوره
epochs
U
دوره
periods
U
دوره
reviewal
U
دوره
terming
U
دوره
felloe
U
دوره
termed
U
دوره
rimless
U
بی دوره
epoch
U
دوره
felly
U
دوره
period of roll
U
دوره تناوب
revolution
U
یک دوره کامل
huckster
U
دوره گرد
guarantee period
U
دوره ضمانت
hucksters
U
دوره گرد
revolutions
U
یک دوره کامل
game cycle
U
دوره بازی
duty cycle
U
دوره کار
duty factor
U
دوره کار
preparatory interval
U
دوره امادگی
payback period
U
دوره بازپرداخت
period of vibratio
U
دوره ارتعاش
ages
U
دوره عصر.
age
U
دوره عصر.
pentad
U
دوره پنجساله
flux linking a turn
U
شاره دوره
financial period
U
دوره مالی
practice period
U
دوره تمرین
pliocene
U
دوره پلیوسن
period of office
U
دوره تصدی
estrous cycle
U
دوره فحلی
period of instrument
U
دوره سنجه
period of delivery
U
دوره تحویل
fellyfelloe
U
دوره درندگی
foreperiod
U
پیش دوره
period of production
U
دوره تولید
electoral legislative term
U
دوره انتخابیه
payback period
U
دوره برگشت
stretch
U
خط ممتد دوره
stretched
U
خط ممتد دوره
stretches
U
خط ممتد دوره
grace period
U
دوره مهلت
pedlary
U
دوره گردی
elimination heat
U
دوره مقدماتی
perlim
U
دوره مقدماتی
germinal period
U
دوره نوجنینی
toured
U
یک دوره مسابقه
tournament
U
یک دوره مسابقه
tournaments
U
یک دوره مسابقه
action period
U
دوره کنش
snakebite
U
دوره بدشانسی
to serve apprenticeship
U
دوره شاگردی
to run over
U
دوره کردن
tip circle
U
دوره نوک
processes
U
دوره عمل
process
U
دوره عمل
advanced course
U
دوره عالی
short term
U
دوره کوتاه
short period
U
دوره کوتاه
touring
U
یک دوره مسابقه
tours
U
یک دوره مسابقه
trochoid
U
دوره گرد
trivium
U
دوره نخستین
trimester
U
دوره سه ماهه
triennium
U
دوره سه ساله
transition period
U
دوره انتقال
transition period
U
دوره گذار
sexennium
U
دوره شش ساله
adolescence
U
دوره جوانی
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com